دوست دارم گریه کنم اما به بقض عادت کردم..قلبم داره از جا میکنه چون اما نه برای خودم برای این بچه بی گناه وقتی گریه هاش رو میشنوم وقتی حتی احساس کنم که دنبال مادرش میگرده،بقضم میگیره و دوست دارم گریه کنم اما گریه و اشک آدم رو آروم میکنه مگه میتونم آروم باشم و سارا نباشه چقدر زمونه بی رحمه..نمیدونم من خیلی دل نازکم یا..نمیتونم نمیتونم حتی اینجا هم مادرش رو قضاوت کنم فقط امیدوارم خدا دل این بچه رو آروم نگه داره.. بخوانید, ...ادامه مطلب